لایحه دفاعیه رجوع از هبه: راهنمای کامل تنظیم + نمونه آماده

لایحه دفاعیه رجوع از هبه: راهنمای کامل تنظیم + نمونه آماده

لایحه دفاعیه رجوع از هبه

وقتی پای لایحه دفاعیه رجوع از هبه به میان می آید، یعنی یکی از طرفین قرارداد هبه – که یک بخشش رایگان مال است – قصد پس گرفتن مال را دارد یا طرف دیگر می خواهد جلوی این پس گرفتن را بگیرد. تنظیم یه لایحه قوی و مستدل، می تونه کل مسیر پرونده رو عوض کنه و حق و حقوق شما رو حفظ کنه.

حتماً شنیدین که می گن بخشش از بزرگان است، ولی گاهی همین بخشش ها، توی دنیای حقوقی، می تونن دردسرساز بشن و کار آدم رو به دادگاه بکشونن. عقد هبه، که یه جور بخشش مال بدون دریافت عوضه، از اون قراردادهاییه که هم خیلی رایجه و هم خیلی ظرافت های خاص خودش رو داره. ممکنه توی یه روز خوب و از سر محبت، چیزی رو به کسی ببخشیم و بعدها، به دلایل مختلف، دلمون بخواد اون بخشش رو پس بگیریم. اینجاست که پای رجوع از هبه به میون میاد. خب، حالا فرض کنید یکی این کارو کرده و شما می خواین از حقتون دفاع کنین یا خودتون می خواین از هبه ای رجوع کنین، چی کار باید کرد؟ این مقاله قراره یه نقشه راه کامل و کاربردی بهتون بده تا بتونید یه لایحه دفاعیه حسابی و جون دار برای رجوع از هبه، چه در جایگاه بخشنده (واهب) و چه در جایگاه هبه گیرنده (متهب)، بنویسید و خیالتون رو از بابت حق و حقوقتون راحت کنید. بیشتر هم روی دفاع متهب (کسی که مال رو گرفته) تمرکز می کنیم، چون معمولاً کار این بنده خداها سخت تره و باید ثابت کنن که چرا واهب حق پس گرفتن مالش رو نداره.

درک حقوقی عقد هبه و حق رجوع از آن

اول از همه باید ببینیم اصلاً هبه چیه و چه پایه ها و شرایطی داره تا بعد بریم سراغ پس گرفتن یا همون رجوع از هبه. بدون دونستن اینا، نمی شه تو دادگاه حرف زد.

هبه به زبان خودمونی: بخشش یا هدیه

هبه، یعنی یه جورایی مال تون رو بی منت و بدون اینکه چیزی در ازاش بگیرید، به یکی دیگه می دید. مثل اینکه یه هدیه گرون قیمت به دوستتون بدید یا پدر و مادر چیزی رو به فرزندشون ببخشن. قانون مدنی ما هم توی ماده ۷۹۵ بهش اشاره کرده و گفته: «هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به رایگان به دیگری تملیک می کند.» پس همون طور که می بینید، ویژگی اصلی ش رایگان بودن و تملیک یا همون انتقال مالکیته. این رو خوب یادمون باشه.

پایه های اصلی یه هبه درست و درمون

برای اینکه یه هبه شکل بگیره و از نظر قانونی معتبر باشه، چند تا رکن اصلی لازم داریم که اگه نباشن، کار لنگ می مونه:

  • واهب: همون کسی که دستش به بخشش می ره و مال رو هدیه می ده.
  • متهب: کسی که بخشش رو می گیره و مال به مالکیت اون درمیاد.
  • عین موهوبه: مالی که بخشیده شده. این مال باید یه چیزی باشه که بشه داد و گرفت و وجود خارجی داشته باشه، مثلاً پول، خونه، ماشین، یا حتی یه وسیله خونه.
  • قبض: این خیلی مهمه و خیلی ها ازش غافل میشن! یعنی متهب باید حتماً اون مال بخشیده شده رو تحویل بگیره و دستش بهش برسه. بدون قبض (یا همون تحویل گرفتن مال)، عقد هبه کامل نمی شه و واهب می تونه هر وقت بخواد از اون هبه برگرده. پس یادتون باشه، فقط گفتن من بخشیدم کافی نیست، باید تحویل هم داده بشه.

شرایطی که هبه رو صحیح می کنه

صرف وجود این چهار رکن کافی نیست. یه سری شرایط دیگه هم باید باشن تا هبه از نظر قانونی کاملاً درست و حسابی باشه:

  • اهلیت قانونی طرفین: هم واهب و هم متهب باید عاقل و بالغ باشن و توی معاملات، اختیار دخل و تصرف تو اموالشون رو داشته باشن. یعنی نباید سفیه یا مجنون باشن.
  • قصد و رضایت صریح: باید واقعاً قصد بخشش و گرفتن مال رو داشته باشن و این قصد هم با رضایت کامل باشه، نه از روی زور و اجبار.
  • مالکیت واهب: واهب باید خودش صاحب اون مالی باشه که می بخشه. نمی تونه مال بقیه رو هبه کنه!
  • قابل تملیک بودن مال: مالی که بخشیده می شه، باید قابلیت انتقال مالکیت رو داشته باشه. مثلاً نمی شه هوای آزاد رو هبه کرد!

انواع هبه؛ کدومش برمی گرده، کدومش نه؟

هبه هم مثل بقیه عقود، مدل های مختلفی داره که دونستنشون برای تنظیم لایحه دفاعیه رجوع از هبه خیلی به کار میاد:

  • هبه جایز (قابل رجوع): اصل بر اینه که واهب می تونه هر وقت دلش خواست از هبه ای که کرده برگرده و مالش رو پس بگیره، البته اگه موانع قانونی که جلوتر می گیم نباشه. یعنی تا قبل از اینکه رجوع لازم بشه، واهب حق رجوع داره.
  • هبه لازم (غیر قابل رجوع): در بعضی موارد، این حق رجوع از بین می ره و هبه مثل یه قرارداد لازم الاجرا میشه که دیگه نمیشه پسش گرفت. این موارد رو در بخش موانع رجوع کامل بررسی می کنیم.
  • هبه معوض (با عوض): یعنی واهب شرط می کنه که در ازای این بخشش، متهب هم یه کاری براش بکنه یا یه چیزی بهش بده. مثلاً این خونه رو بهت می بخشم به شرطی که هر ماه به من سر بزنی. یا این ماشین رو بهت هبه می کنم به شرط اینکه بدهی من به فلانی رو پرداخت کنی.
  • هبه بلاعوض (بی عوض): این همون بخشش خالصه، بدون هیچ شرط و عوضی. بیشتر هدیه هایی که ما به هم می دیم، از این نوع هستن.

پس گرفتن مال بخشیده شده: رجوع از هبه یعنی چی؟

رجوع از هبه، یعنی واهب حق داره مالی که بخشیده رو پس بگیره. ماده ۸۰۳ قانون مدنی این حق رو بهش داده. وقتی رجوع اتفاق میفته، مالکیت مال دوباره برمی گرده به واهب و متهب باید اون مال رو به واهب برگردونه. این حق رجوع، یک حق یک طرفه است و نیازی به رضایت متهب نداره، فقط کافیه واهب اعلام کنه که از هبه رجوع کرده. این اعلام می تونه با فرستادن اظهارنامه یا حتی در دادگاه و در قالب یک دادخواست باشه.

شرایط و موانع رجوع از هبه؛ چه زمانی میشه پس گرفت، چه زمانی نه؟

حالا که فهمیدیم هبه چیه، بریم سراغ اصل مطلب: کی میشه مالی رو که بخشیدی، پس بگیری و کی دیگه نمیشه؟ این قسمت خیلی مهمه و کلید اصلی دفاع شما تو دادگاهه.

چه زمانی واهب می تونه مالش رو پس بگیره؟

همون طور که گفتیم، اصل بر اینه که هبه قابل رجوعه. پس اگه هیچ کدوم از موانع قانونی که جلوتر می گیم، وجود نداشته باشه، واهب می تونه رجوع کنه. مهم ترین شرط برای امکان رجوع اینه که:

  • مال هنوز دست متهب باشه و به کسی دیگه منتقل نشده باشه.
  • مال دست نخورده باقی مونده باشه و تغییر اساسی نکرده باشه.

اگه این دو تا شرط اصلی برقرار باشه، واهب می تونه اعلام رجوع کنه و مالش رو پس بگیره.

چه زمانی دیگه نمیشه مال بخشیده شده رو پس گرفت؟ موانع قانونی رجوع

اینجاست که کار متهب راحت تر میشه و می تونه با استناد به این موارد، جلوی رجوع واهب رو بگیره. ماده ۸۰۳ قانون مدنی یه سری استثنائات گفته که خوبه بدونین و برای دفاع از خودتون بهشون چنگ بزنید:

  1. اگه متهب، پدر یا مادر یا اولاد واهب باشه: بخشش به این عزیزان دائمیه و دیگه نمیشه پسش گرفت. فرقی نمی کنه که این بخشش برای پدر، مادر یا فرزند واهب باشه. پس اگه مثلاً پدری ملکی رو به پسرش هبه کرده، دیگه نمی تونه از اون هبه رجوع کنه.
  2. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم قبض شده باشد: اگه واهب توی عقد هبه، یه شرطی گذاشته باشه و در ازای بخشش، از متهب چیزی گرفته باشه (یا کاری براش انجام شده باشه)، دیگه نمی تونه از هبه رجوع کنه. مثلاً بهتون یه ماشین هبه کرده به شرطی که هر ماه برید بهش سر بزنید و شما هم این کار رو کردین.
  3. اگر عین موهوبه (مال بخشیده شده) از مالکیت متهب خارج شده باشد: این یعنی متهب بعد از گرفتن مال، اون رو به شخص دیگه ای منتقل کرده باشه. مثلاً به یکی دیگه فروخته باشه، بخشیده باشه یا حتی وقف کرده باشه. در این حالت، چون مال دیگه دست متهب نیست، واهب نمی تونه رجوع کنه. (البته اگه بعداً مال دوباره به مالکیت متهب برگرده، حق رجوع برمی گرده).
  4. اگر در عین موهوبه تغییری حاصل شده باشد: اگه مال بخشیده شده، تغییرات اساسی کرده باشه که ماهیتش رو عوض کنه، دیگه رجوع امکان نداره. مثلاً یه زمین کشاورزی رو هبه کرده باشن و متهب روش ساختمون ساخته باشه، یا پارچه رو هبه کرده باشن و متهب باهاش لباس دوخته باشه.
  5. در صورت فوت واهب یا متهب: اگه واهب یا متهب فوت کنن، حق رجوع از بین میره. یعنی اگه واهب فوت کنه، ورثه اش نمی تونن از هبه رجوع کنن و اگه متهب فوت کنه، واهب نمی تونه از ورثه متهب مال رو پس بگیره.
  6. در صورتی که واهب از هبه خود صرف نظر کرده باشد (مانند صلح حق رجوع): واهب می تونه از همون اول یا حتی بعداً، ضمن یه قرارداد دیگه، از حق رجوع خودش بگذره. مثلاً می تونه حق رجوع رو به متهب صلح کنه.

یه نکته خیلی مهم: ممکنه یه هبه، به ظاهر بلاعوض باشه ولی در باطن، به خاطر یه عرف خاص، حالت معوض پیدا کنه. مثلاً هدایایی که بین زوجین رد و بدل میشه، معمولاً در ازای ادامه زندگی مشترک یا تحکیم روابط زناشویی در نظر گرفته میشه. این نکته برای دفاع توی پرونده های خانوادگی خیلی به کار میاد.

راهنمای عملی نگارش لایحه دفاعیه رجوع از هبه (با تمرکز ویژه بر دفاع متهب)

خب، حالا که با زیر و بم هبه و رجوع ازش آشنا شدیم، می رسیم به قسمت عملی کار: چطور یه لایحه دفاعیه بنویسیم که حرف دل ما رو به قاضی برسونه و حقمون رو بگیره؟ تمرکز ما اینجا روی دفاع از متهبه، یعنی کسی که مال رو گرفته و حالا واهب می خواد پسش بگیره.

اهمیت لایحه دفاعیه و کاری که از دستش برمیاد!

یه لایحه دفاعیه قوی، مثل یه سپر محکمه و یه شمشیر تیز می مونه. می تونه شما رو توی دادگاه از پس گرفتن مال توسط واهب، نجات بده. این لایحه باید با دلیل و منطق حقوقی، حرف شما رو به قاضی برسونه، مدارک رو کنار هم بچینه و به مواد قانونی درست استناد کنه. در واقع، لایحه دفاعیه، پل ارتباطی شما با قاضیه و باید جوری نوشته بشه که قاضی رو قانع کنه.

وقتی شما متهب هستید: چطور از خودتون دفاع کنید؟

هدف اصلی لایحه شما اینه که ثابت کنید واهب حق رجوع نداره. برای این کار، دو مسیر اصلی برای دفاع دارید که هر کدوم رو باید با دقت طی کنید:

  1. اصلاً ثابت کنید که اون چیزی که واهب اسمش رو هبه گذاشته، هبه نبوده! بلکه یه معامله دیگه مثل بیع (خرید و فروش)، صلح معوض یا حتی عقد معوض دیگری بوده که طبق قانون، قابلیت رجوع نداره.
  2. اگه هم واقعاً هبه بوده، نشون بدید که یکی از موانع رجوع (که در بخش قبلی کامل گفتیم) وجود داره و واهب دیگه حق پس گرفتن مالش رو نداره.

ساختار یه لایحه دفاعیه خوب و کامل

برای اینکه لایحه شما منظم، کامل و تأثیرگذار باشه، بهتره از یه ساختار مشخص پیروی کنید:

۱. عنوان لایحه:

واضح و مشخص باشه تا قاضی بدونه این لایحه برای چه موضوعیه. مثلاً:

لایحه دفاعیه در خصوص دعوای تأیید رجوع از هبه

(با ذکر کلاسه پرونده و شماره شعبه دادگاه)

۲. مقدمه:

یه معرفی کوتاه از خودتون (خوانده/متهب)، طرف مقابل (خواهان/واهب) و اینکه دعوا سر چی هست. خیلی مختصر و مفید، در حد دو سه خط.

۳. شرح ماجرا و سوابق:

اتفاقات رو به ترتیب زمان و به صورت مختصر و مفید بنویسید. سعی کنید داستان رو از دید خودتون تعریف کنید و به نقاط قوت دفاعی خودتون اشاره کنید. مثلاً بگید «خواهان ادعا دارد این معامله هبه بوده، در حالی که ما آن را بیع می دانیم.»

۴. ایرادات شکلی (اگر دارین):

اگه از نظر شکلی پرونده ایرادی داره، اینجا باید بگین. مثلاً:

  • عدم اهلیت خواهان یا خوانده: مثلاً واهب در زمان هبه یا رجوع، اهلیت قانونی نداشته (سفیه بوده).
  • عدم توجه دعوا به خوانده: شاید دعوا به اشتباه علیه شما مطرح شده.
  • عدم طرح دعوا علیه تمامی اصحاب دعوا: مثلاً اگه مال مشترک بوده و خواهان فقط علیه یکی از شرکا دعوا کرده.
  • و سایر ایرادات شکلی مستند به قانون آیین دادرسی مدنی.

البته حواستون باشه که این ایرادات باید واقعاً وجود داشته باشن.

۵. دفاع در ماهیت دعوا: (اینجا قلب لایحه شماست و مهم ترین بخش!)

این بخش اصلی ترین جاییه که شما باید با استدلال های قوی و مستند به قانون، از خودتون دفاع کنید. اینجا می تونید از دو مسیر اصلی که قبلاً گفتیم، یکی یا هردوشون رو انتخاب کنید:

الف) رد ادعای وقوع عقد هبه (اصلاً هبه ای در کار نبوده!):

  • اگه معامله ای که واهب هبه می دونه، در واقع بیع (خرید و فروش) یا صلح معوض یا هر عقد لازم دیگه ای بوده، اینجا ثابتش کنید. به سند قرارداد، مبایعه نامه، صلح نامه و هر چیزی که نشون بده یه معامله با عوض انجام شده، استناد کنید.
  • روی پرداخت پول (ثمن یا عوض) تأکید کنید و مدارکش رو (مثل فیش واریز، چک) ارائه بدید. حتی اگه پول نقد رد و بدل شده، می تونید به شهادت شهود یا اقرار طرف مقابل استناد کنید.
  • اگه توی قرارداد خیارات (مثل خیار غبن یا خیار تأخیر ثمن) اسقاط شده، این رو حتماً بگین! چون خیار غبن و تأخیر ثمن، مختص عقود معوض مثل بیع هستن و در هبه بلاعوض معنی ندارن. اسقاط این خیارات نشون میده که قصد طرفین، بیع بوده نه هبه.
  • یادتون باشه که العقود تابعه للقصود (معاملات تابع قصد طرفین هستند – ماده ۱۹۱ قانون مدنی). یعنی مهم اینه که واقعاً قصد طرفین چی بوده، نه فقط اسمی که روی سند گذاشتن. مثلاً اگه توی سند نوشته شده بیع، اما واهب می گه هبه بوده، شما باید ثابت کنید که قصد واقعی همون بیع بوده.
  • ماده ۲۲۴ قانون مدنی رو هم یادتون باشه که میگه الفاظ عقود محمول است بر معانی عرفیه. یعنی باید ببینیم عرفاً این معامله چی تلقی میشه.

ب) اثبات وجود موانع قانونی رجوع (حتی اگه هبه بوده، دیگه نمیشه پس گرفت!):

  • اثبات خروج عین موهوبه از ملکیت شما: اگه مال از دست شما خارج شده (مثلاً به یکی دیگه فروختید یا بخشیدید)، سندش رو (مبایعه نامه، سند صلح یا سند رسمی انتقال) ارائه بدید. این قوی ترین دفاعیه شما می تونه باشه.
  • اثبات تلف یا تغییر اساسی در عین موهوبه: اگه مال تلف شده یا تغییرات اساسی کرده (مثلاً خراب شده، مصرف شده، یا تغییر ماهیت داده)، با عکس، شهادت شهود یا حتی کارشناسی، این رو ثابت کنید.
  • اثبات هبه معوض و قبض عوض: اگه هبه با شرط عوض بوده و شما عوض رو به واهب دادید (مثلاً پولی پرداختید، کاری براش انجام دادید)، فیش پرداخت، اقرار واهب یا شهادت شهود رو ارائه کنید.
  • اثبات رابطه ابوت/امومت/بنوّت (پدر، مادر، فرزند): اگه واهب پدر، مادر یا فرزند شماست، شناسنامه رو ارائه کنید تا ثابت بشه که رجوع امکان نداره.
  • اثبات فوت واهب یا متهب: اگه واهب یا شما (متهب) فوت کرده اید، گواهی فوت رو ارائه کنید. (البته معمولاً در این صورت وراث دعوا رو ادامه میدن، اما حق رجوع از بین رفته).
  • اثبات وجود شرط ضمن عقد مبنی بر عدم رجوع واهب: اگه واهب در زمان هبه یا بعداً، ضمن یه قرارداد دیگه، از حق رجوع خودش گذشته، اون سند یا مدرک رو ارائه کنید.

ج) استناد به رویه قضایی و دکترین حقوقی:

اگه قبلاً دادگاه ها توی پرونده های مشابه، رأی به نفع شما دادن (آرای وحدت رویه، نظریات مشورتی اداره حقوقی) یا دکترین حقوقی و فقها نظری مشابه شما دارن، اینجا بیاریدشون. این کار به قاضی نشون میده که استدلال شما ریشه حقوقی داره و بی اساس نیست.

۶. دلایل و منضمات:

اینجا لیستی از تمام مدارک و مستنداتی که به حرف های شما اعتبار می بخشه، ارائه بدید:

  • کپی شناسنامه و کارت ملی
  • سند مالکیت (ملک، ماشین و…)
  • مبایعه نامه، صلح نامه، یا هر قرارداد دیگر
  • فیش واریز، تصویر چک (برای اثبات پرداخت عوض یا ثمن)
  • اظهارنامه (اگه از طرف واهب برای رجوع فرستاده شده)
  • وکالت نامه (اگه وکیل دارید)
  • استشهادیه شهود (اگه شهودی برای اثبات قصد واقعی یا اتفاقات دیگه دارید)
  • درخواست استعلام ثبتی، پلیس راهور و…
  • درخواست معاینه محل یا جلب نظر کارشناس (برای اثبات تغییرات در مال)
  • رونوشت آرای مشابه دادگاه ها (اگه تونستید پیدا کنید)

۷. نتیجه گیری و خواسته:

آخرش هم باید یه جمع بندی کوتاه از دفاعیاتتون داشته باشید و از دادگاه بخواید که دعوای خواهان رو رد کنه و خسارات دادرسی (مثلاً حق الوکاله وکیل، هزینه های دادرسی) رو هم ازش بگیره.

سناریوهای رایج و نمونه های کاربردی

حالا بریم سراغ چند تا سناریوی واقعی که توی دادگاه ها زیاد پیش میاد تا ببینیم چطور می تونیم تو هر کدوم، بهترین دفاع رو داشته باشیم. این ها فقط مثالن، اما بهتون یه دید کلی میدن.

وقتی واهب میگه بیع، هبه بلاعوض بوده!

این سناریو خیلی پیش میاد، مخصوصاً بین زن و شوهرها یا نزدیکان. ممکنه یه ملک، ماشین یا حتی پول رو با سند بیع (خرید و فروش) منتقل کرده باشن، ولی پولی رد و بدل نشده باشه و بعداً واهب بگه این در واقع هبه بلاعوض بوده و حالا می خوام پسش بگیرم.

دفاع شما (متهب):

اینجا شما باید با تمام قوا ثابت کنید که حتی اگه پولی هم رد و بدل نشده، قصد واقعی طرفین بیع بوده. چطور؟

  • استناد به الفاظ صریح سند: روی کلماتی مثل فروشنده، خریدار، ثمن (قیمت)، بیع نامه که توی سند اومده، تأکید کنید. بگید الفاظ عقود محمول بر معانی عرفی است.
  • اسقاط خیارات: اگه توی سند بیع، بندی برای اسقاط کافه خیارات (یعنی همه خیارات) اومده، حتماً روش مانور بدید. مخصوصاً خیار غبن (ضرر و زیان در معامله) و خیار تأخیر ثمن (تأخیر در پرداخت پول) که فقط مختص عقود معوض مثل بیع هستن و در هبه بلاعوض معنی ندارن. اسقاط این خیارات، سند محکمیه که نشون میده قصد واقعی، بیع بوده.
  • عقد لازم بودن بیع: تأکید کنید که بیع یک عقد لازم هست و نمی شه به راحتی ازش رجوع کرد، بر خلاف هبه که اصل بر جواز و قابل رجوع بودنشه.
  • عرف و سابقه رابطه: اگه سابقه رابطه شما با واهب نشون میده که قبلاً هم معاملاتی با عوض داشتین، بهش اشاره کنید.

هبه بین زن و شوهر: مهریه یا کادو؟

این هم یکی از داغ ترین و پرچالش ترین مباحثه! مثلاً شوهر یه خونه به اسم زن می کنه یا زن بخشی از مهریه اش رو به شوهر می بخشه. بعداً کار به طلاق می کشه و حالا یکی میخواد پس بگیره.

دفاع شما (متهب):

  • اثبات هبه معوض بودن (عرفاً): اینجا باید روی عرف تأکید کنید که هدایایی که بین زوجین رد و بدل میشه، معمولاً یا معوض هستن (مثلاً در ازای ادامه زندگی مشترک، تحکیم روابط زناشویی یا ایفای مسئولیت ها) یا به نوعی لازم تلقی میشن. بگید این هدایا برای حفظ زندگی مشترک بوده و عوض آن هم ادامه زندگی مشترک است.
  • تصرفات ناقله: اگه شما (زوجه) تو اون مال تصرفاتی کردین (مثلاً فروختین، اجاره دادین، یا تغییر اساسی توش ایجاد کردین)، دیگه رجوع امکان نداره. سند و مدارک این تصرفات رو ارائه بدید.
  • هبه مهریه: اگه زن مهریه اش رو بخشیده، معمولاً این بخشش رو هبه لازم یا ابراء ذمه (یعنی بری کردن شوهر از دین مهریه) تلقی می کنن که قابل رجوع نیست. بگید این هبه با قصد تبرع (بخشندگی) و برای کمک به شوهر بوده و دیگه قابل برگشت نیست.
  • عدم بقای عین: اگر هدایای مصرفی (مثل طلا و جواهر که مصرف شده) بوده، بگید که عین موهوبه باقی نیست و قابل رجوع نیست.

وقتی واهب میخواد رجوع کنه ولی شما اعتراض دارین!

اینجا واهب به دادگاه مراجعه کرده و شما (متهب) باید با استناد به موانع قانونی، دفاع کنید.

دفاع شما:

شما باید روی تمام موانع قانونی رجوع (ماده ۸۰۳ قانون مدنی) که در بخش شرایط و موانع رجوع از هبه کامل توضیح دادیم، تمرکز کنید و با مستندات محکم نشون بدید که یکی از اون شرایط وجود داره و واهب حق پس گرفتن مالش رو نداره. مثلاً:

  • اگه واهب پدر، مادر یا فرزند شماست: شناسنامه رو ارائه کنید.
  • اگه مال به کس دیگری منتقل شده: سند انتقال به شخص ثالث رو نشون بدید.
  • اگه مال تغییر اساسی کرده: مثلاً یه زمین هبه شده که روش ساختمون ساختین، عکس ها و مجوزهای ساخت رو ارائه بدید.
  • اگه هبه معوض بوده و عوض رو دادین: فیش پرداخت، شهادت شهود، یا هر مدرکی که پرداخت عوض رو ثابت می کنه، ارائه بدید.
  • اگه واهب یا شما فوت کردین: گواهی فوت رو ضمیمه کنید.

رویه قضایی و آرای مهم: دادگاه ها چی میگن؟

توی دادگاه ها، موارد رجوع از هبه زیاد پیش میاد و قاضی ها هم با توجه به شرایط خاص هر پرونده، رأی میدن. اینجا چند تا مورد از رویه های رایج و آرای مهم رو مرور می کنیم که می تونه دید خوبی بهتون بده:

وقتی بیع، هبه تلقی میشه (یا برعکس)

گاهی اوقات، طرفین یه معامله ای انجام میدن و اسمشو بیع میذارن (سند بیع هم تنظیم می کنن)، اما واقعیت اینه که پولی رد و بدل نشده و قصد واقعی طرفین، بخشش یا همون هبه بوده. دادگاه ها در این موارد، با توجه به قاعده العقود تابعه للقصود (معاملات تابع قصد طرفین هستند)، ممکنه اون معامله رو هبه در نظر بگیرن و امکان رجوع رو برای واهب (کسی که بخشیده) فراهم کنن. مثلاً اگه کسی ملکی رو به نام همسرش با سند بیع منتقل کرده ولی هیچ پولی دریافت نکرده باشه و بعدها مشخص بشه که قصد اصلی اش بخشش بوده، دادگاه ممکنه اون رو هبه تلقی کنه.

از اون طرف، ممکنه یه سند هبه باشه، اما در واقع معوض بوده و طرفین قصد بیع یا صلح معوض رو داشتن. اینجا هم دادگاه با بررسی قصد واقعی طرفین، ممکنه رأی بده که این معامله قابل رجوع نیست.

هبه به نوه، قابل رجوع نیست

بر اساس ماده ۸۰۳ قانون مدنی، یکی از مواردی که حق رجوع از هبه رو از بین می بره، اینه که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشه. حالا سوال اینجاست که آیا اولاد شامل نوه ها هم میشه؟ رویه قضایی و نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه عموماً اینه که کلمه اولاد در این ماده، هم شامل فرزندان مستقیم و هم شامل نوه ها (اولاد اولاد) میشه.

مثال واقعی: توی یه پرونده ای، مادربزرگی یه قطعه زمین به نوه ۵ ساله اش هبه کرده بود. دادگاه با استناد به همین تفسیر، رأی داد که چون اولاد در ماده ۸۰۳ شامل نوادگان هم میشه، این هبه قابل رجوع نیست و مادربزرگ نمی تونه زمین رو پس بگیره.

عدم ثبت رسمی هبه، مانع از رسیدگی به دعوای رجوع از هبه نیست

برای اموال غیرمنقول (مثل زمین و خونه)، قانون ثبت گفته که بعضی عقود مثل هبه باید حتماً رسمی ثبت بشن. اما اگه هبه ای رسمی ثبت نشده باشه، آیا میشه ازش رجوع کرد یا اصلاً دادگاه به دعوای رجوع رسیدگی می کنه؟

رویه قضایی نشون میده که عدم ثبت رسمی هبه نامه، مانع از این نیست که دادگاه به دعوای رجوع از هبه (که با سند عادی یا حتی شفاهی انجام شده) رسیدگی کنه. یعنی دادگاه اول اصل وقوع هبه رو بررسی می کنه و بعد شرایط رجوع رو. البته، اگه هبه رسمی ثبت شده باشه، اثباتش برای واهب راحت تره، اما اگه ثبت نشده باشه، باز هم میشه با شهادت شهود یا اقرار طرف مقابل، هبه رو اثبات کرد.

واگذاری مال از زوج به زوجه عرفاً هبه می باشد (مگر خلاف آن اثبات شود)

این مورد هم خیلی مهمه و در پرونده های خانوادگی زیاد پیش میاد. وقتی شوهر مالی رو به زن خودش منتقل می کنه، عرف و رویه قضایی اینه که این انتقال رو، هبه تلقی می کنه، مگر اینکه زن بتونه ثابت کنه که این انتقال در قالب بیع (خرید و فروش) بوده و او بابت مال، مبلغی رو پرداخت کرده. در واقع، بار اثبات بر دوش زوجه (متهب) هست که ثابت کنه این معامله، هبه نبوده.

نتیجه گیری

خب، همون طور که دیدیم، بحث لایحه دفاعیه رجوع از هبه و دفاع تو این پرونده ها، خیلی ریزه کاری داره. از تعریف هبه و ارکانش گرفته تا انواعش و مهم تر از همه، اون شرایط و موانع رجوع که باید دونه دونه حواسمون بهشون باشه. اینکه بتونیم یه لایحه دفاعیه خوب و قوی بنویسیم، نه فقط به دانش حقوقی نیاز داره، بلکه به یه جور ظرافت و تجربه هم احتیاج داره که بتونیم دلایل و مستندات رو جوری بچینیم که حرفمون رو به بهترین شکل به قاضی برسونه.

یادتون نره که تو چنین پرونده هایی، گاهی یه کلمه یا یه بند توی قرارداد، می تونه کل مسیر پرونده رو عوض کنه. پس اگه پای چنین پرونده هایی به میون اومد، حتماً از یه وکیل یا مشاور حقوقی متخصص کمک بگیرید تا بتونید بهترین نتیجه رو بگیرید و حق و حقوقتون رو تمام و کمال حفظ کنید. نگذارید حق تون پای پیچ و خم های قانونی ضایع بشه! چون دانش و تجربه یه وکیل متخصص می تونه راه رو براتون روشن کنه و جلوی ضررهای احتمالی رو بگیره.

سوالات متداول

آیا هبه به فرزندان قابل رجوع است؟

خیر، بر اساس ماده ۸۰۳ قانون مدنی، اگر متهب (کسی که مال را گرفته) اولاد (فرزند) واهب باشد، رجوع از هبه امکان پذیر نیست و بخشش دائمی است. این شامل فرزندان مستقیم و نوه ها می شود.

تفاوت هبه معوض و بلاعوض در حق رجوع چیست؟

در هبه بلاعوض (بدون عوض)، واهب می تواند مالش را پس بگیرد، مگر اینکه یکی از موانع قانونی رجوع وجود داشته باشد. اما در هبه معوض، اگر واهب عوض را گرفته باشد و به وظیفه خودش عمل کرده باشد، دیگر حق رجوع ندارد.

اگر مال هبه شده به شخص دیگری فروخته شود، آیا واهب همچنان می تواند رجوع کند؟

خیر، یکی از موانع اصلی رجوع از هبه، این است که مال بخشیده شده از مالکیت متهب خارج شده باشد (یعنی به شخص ثالثی منتقل شده باشد). در این صورت، واهب دیگر نمی تواند از هبه رجوع کند.

آیا هبه مهریه به شوهر قابل رجوع است؟

در صورتی که زن مهریه خود را به شوهرش هبه کند و این هبه به طور کامل و با قبض انجام شده باشد، اغلب این نوع هبه به عنوان هبه لازم تلقی شده و قابل رجوع نیست، مخصوصاً اگر در ازای ادامه زندگی مشترک یا به عنوان بخشی از یک صلح صورت گرفته باشد. با این حال، باید شرایط دقیق هر پرونده و قصد واقعی طرفین بررسی شود.

نقش ثبت رسمی هبه نامه در امکان رجوع چیست؟

ثبت رسمی هبه نامه (به خصوص برای اموال غیرمنقول) به اعتبار و اثبات هبه کمک می کند و از بروز اختلافات آتی جلوگیری می کند، اما به خودی خود مانع از حق رجوع واهب نمی شود، مگر اینکه هبه به یکی از دلایل ماده ۸۰۳ قانون مدنی، لازم شده باشد.

آیا پس از فوت واهب، وراث او می توانند از هبه رجوع کنند؟

خیر، با فوت واهب، حق رجوع از هبه از بین می رود و وراث او نمی توانند از هبه ای که مورثشان انجام داده، رجوع کنند. همچنین با فوت متهب نیز، واهب نمی تواند از هبه رجوع کند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "لایحه دفاعیه رجوع از هبه: راهنمای کامل تنظیم + نمونه آماده" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "لایحه دفاعیه رجوع از هبه: راهنمای کامل تنظیم + نمونه آماده"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه