مهم ترین نکات درس هشتم فارسی دوازدهم (معنی و آرایه)

مهم ترین نکات درس هشتم فارسی دوازدهم (معنی و آرایه)

نکات درس هشتم فارسی دوازدهم

اگه دنبال یه راهنمای کامل و حسابی برای درس هشتم فارسی دوازدهم، یعنی «از پاریز تا پاریس» هستی، جای درستی اومدی. اینجا قراره همه نکات مهمش رو از معنی کلمات تا آرایه های ادبی و پیام های اصلی، مو به مو و با زبون خودمونی برات باز کنیم تا هم برای امتحان نهایی آماده بشی و هم تو کنکور به مشکلی برنخوری.

سفری از پاریز تا پاریس: چرا این درس اینقدر مهمه؟

درس «از پاریز تا پاریس» یکی از اون درس هاییه که هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک نوشتاری، حسابی حرف برای گفتن داره. محمدابراهیم باستانی پاریزی، نویسنده دوست داشتنی این اثر، با یه قلم شیرین و نگاهی عمیق، ما رو با خودش از روستای پاریز کرمان به دل اروپا می بره و کلی نکته آموزنده رو در خلال این سفرنامه یادآوری می کنه. برای همین، خیلی مهمه که موقع مطالعه این درس، حواست به تک تک جزئیات باشه، چون هم تو امتحانات نهایی سوال خیزه و هم برای کنکور نکات زیادی داره.

با نویسنده دوست داشتنی، محمدابراهیم باستانی پاریزی بیشتر آشنا بشیم!

قبل از اینکه بریم سراغ خود درس، بیا یه کم بیشتر با نویسنده بی نظیرش آشنا بشیم. شناختن نویسنده، به ما کمک می کنه تا بهتر بتونیم سبک و نگاهش رو تو اثرش درک کنیم.

کی بود و چه کاره بود؟

محمدابراهیم باستانی پاریزی (۱۳۰۴ – ۱۳۹۳)، یه استاد به تمام معنا تو حوزه تاریخ و ادبیات بود. ایشون اهل روستای پاریز از توابع سیرجان استان کرمان بودن و برای همین اسم «پاریزی» رو به دنبال اسمشون داشتن. باستانی پاریزی کلی کتاب و مقاله نوشته که بیشترشون با نگاهی شیرین و طنزآلود به تاریخ و فرهنگ ایران می پردازن. خلاصه که یه گنجینه به تمام معنا برای ادبیات و تاریخ ما بودن.

سبک نوشتاری خاص آقای پاریزی

چیزی که نوشته های باستانی پاریزی رو خیلی خاص می کرد، لحن صمیمی و محاوره ایشون بود. انگار که داشت باهات گپ می زد و قصه تعریف می کرد. ایشون تو کاراشون حسابی با خواننده رفیق می شدن. از طنزهای ظریف، روایت های جذاب تاریخی و مقایسه های قشنگ بین فرهنگ های شرق و غرب استفاده می کردن که باعث می شد نوشته هاشون اصلا خسته کننده نباشه و کلی هم نکته تو دلش داشته باشه. کتاب «از پاریز تا پاریس» هم که می دونید سفرنامه خود ایشونه و نشون دهنده همین سبک جذابه که توش از همون اول سفر با «الاغ تور» تا رسیدن به پاریس، کلی خاطره و فکر رو با ما شریک می شن.

مهم ترین نکات و پیام های درس از پاریز تا پاریس که باید تو چشمت باشه!

این درس فقط یه سفرنامه ساده نیست؛ پر از پیام های عمیق و نکات ادبی مهمیه که خوبه ازشون غافل نشی. این بخش بهت کمک می کنه تا ته داستان و هدف اصلی نویسنده رو بهتر بفهمی.

پیام های اصلی متن: ته داستان چی بود؟

  • تحول فکری و جغرافیایی نویسنده: سفر باستانی پاریزی از پاریز کوچیک تا سیرجان، کرمان، تهران و بعد اروپا، نشون دهنده یه تغییر و تحول بزرگ تو فکر و نگاه ایشونه. یعنی آدم هرچی بیشتر می بینه و سفر می کنه، ذهنش هم بازتر می شه.
  • مقایسه تمدن ها و فرهنگ های شرق و غرب: نویسنده خیلی ظریف و با نگاهی دقیق، تفاوت ها و شباهت های فرهنگ ایرانی و اروپایی رو کنار هم می ذاره. این مقایسه صرفاً برای نشون دادن برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه برای درک عمیق تر هر دو فرهنگه.
  • گذر زمان و ناپایداری قدرت ها: تو طول سفر، به خصوص وقتی نویسنده به رم و آتن می رسه، بارها به تاریخ امپراتوری های بزرگ و اینکه چطور قدرت ها میان و می رن، اشاره می کنه. این پیام اصلی درس اینه که هیچ قدرتی موندگار نیست و دنیا همیشه به یک رو نمی مونه.
  • قدرت قلم و دانش در مقابل قدرت نظامی: شاید مهم ترین پیام درس، همین باشه. نویسنده با اشاره به تأثیر ویکتور هوگو در دل دهات ایران، نشون می ده که یه قلم خوب و یه فکر روشن، از هزارتا شمشیر و سپاه نظامی برنده تره و می تونه دنیاها رو تغییر بده.
  • لزوم پیروی از مرشد و اهمیت تأثیر انسان ها بر یکدیگر: تو شعرهای درس هم به این نکته اشاره میشه که برای رسیدن به کمال و طی کردن راه درست، داشتن یه راهنما و استاد کاربلد چقدر ضروریه.

نکات برجسته سبکی و ادبی: این درس چه ویژگی های هنری داره؟

  • استفاده از طنز ظریف و کنایه: باستانی پاریزی تو نوشته هاش خیلی زیرکانه از طنز و کنایه استفاده می کنه. مثلاً «الاغ تور» یا «چشمگیر دیده اند» برای طنزآمیز کردن مطلب و بیان حرف های عمیق تره.
  • توصیف های زنده و تصویری: نویسنده جوری صحنه ها رو توصیف می کنه که انگار داری فیلم می بینی. مثلاً توصیف جزیره های مدیترانه یا پانورامای جنگ واترلو.
  • ارجاعات تاریخی و ادبی (تلمیحات): ایشون کلی داستان و شخصیت تاریخی (مثل ناپلئون، شارلمانی، موسولینی، ویکتور هوگو، کاووس کیانی، حضرت خضر) رو تو دل نوشته اش می گنجونه که هم مطلب رو جذاب تر می کنه و هم بهش عمق می ده.
  • اهمیت نگاه نقادانه به تاریخ و اجتماع: باستانی پاریزی فقط روایت نمی کنه، بلکه با چشم باز و تفکر، تاریخ و جامعه رو تحلیل می کنه و مسائل رو به چالش می کشه، مثلاً وقتی دموکراسی آتن رو با حکومت سرهنگ ها مقایسه می کنه.

تحلیل گام به گام متن درس از پاریز تا پاریس

خب، وقتشه بریم سراغ جزئیات! اینجا تک تک پاراگراف ها و اشعار رو باز می کنیم تا چیزی از قلم نیفته و همه نکات درس هشتم فارسی دوازدهم رو با هم بررسی کنیم.

بخش اول: از پاریز تا تهران، شروع یه سفر (صفحات ۶۰-۶۱)

پاراگراف ۱: شروع سفر با «الاغ تور»

نویسنده خاطرات اولین سفرش رو تعریف می کنه که برای کلاس ششم دبستان، مجبور شده ده فرسخ راه رو با الاغ از پاریز تا سیرجان بره. تو این پاراگراف، «الاغ تور» یه اصطلاح طنزآمیزه که به مسافرت با الاغ اشاره داره و نشون می ده از همون اول، لحن نویسنده شوخ و شنگه. «چریغ آفتاب» هم یعنی طلوع آفتاب یا همون صبح زود. «اتراق» هم یعنی توقف و اقامت کوتاه تو یه جا. حس سادگی و سختی زندگی روستایی اون دوره از این بخش حسابی پیداست.

پاراگراف ۲: ادامه تحصیل و اولین تجربه تهرانی

بعد از سیرجان، نوبت کرمان و بعدش تهران می رسه. اینجا ماجرای رفتن به بانک و تهیه سیصد تومان پول برای مخارج حدود شش ماه زندگی تو تهران پیش میاد. «تداعی» یعنی یادآوری یا به خاطر آوردن، پس این سفر تهران، خاطرات اون موقع رو برای نویسنده زنده می کنه. «قریب» هم یعنی نزدیک (حواست باشه با «غریب» هم آوا و فرق داره). تو عبارت «سیصد تومان پول»، «پول» هسته است، «سیصد» صفت شمارشی و «تومان» هم ممیز. به این ساختار وابسته وابسته دقت کن.

پاراگراف ۳: اعتماد تو دل بیابون!

این بخش خیلی جالبه و یه تصویر قشنگ از سادگی و اعتماد اون دوران رو نشون می ده. نویسنده باید پولش رو حواله کنه و می ره سراغ یه تجارتخونه. اما تجارتخونه ای که نه نشونه ای از تجارت داره، نه ماشین تحریر و نه هیچی! فقط یه پیرمرد به اسم امین. اعتماد اون پیرمرد به یه «محصل» (دانش آموز) و سادگی کارش، نشون از فضای اون زمان داره. «این و آن» تو این جمله کنایه از اشخاص مختلف و متعدده و «کازیه» هم همون جا کاغذی خودمون، یا یه جعبه برای گذاشتن نامه ها و کاغذها روی میزه. پیام اصلی این قسمت، اهمیت اعتماد و سادگی تو روابط اجتماعی اون دوره است.

آرزوها پایان ندارد. آدمی به هرجا میرود، گمان میکند به غایت القصوای مقصود خود رسیده است؛ در صورتی که دنیا بی پایان است.

بخش دوم: اروپا و تاریخ نگاری با چاشنی طنز (صفحات ۶۱-۶۲)

پاراگراف ۴: آرزوهای بی پایان

نویسنده که یه زمانی سیرجان رو آخر دنیا می دونست، حالا به اروپا رفته و گمان می کنه که یه عالمه رو دیده. اما بلافاصله می گه «چه استبعادی دارد» که یه روزی خاطراتی از سفر ماه هم بنویسم! «استبعاد» یعنی دور دانستن یا بعید شمردن. «چه استبعادی دارد؟» هم یه پرسش انکاریه که تأکید می کنه هیچ چیزی بعید نیست. این بخش نشون می ده آرزوهای آدمی هیچ وقت تمومی نداره و دنیا هم بی پایانه. «غایت القصوی» هم یعنی نهایت آرزو و اوج مقصود.

پاراگراف ۵: دریای مدیترانه و پرواز خیال

عبور هواپیما از روی دریای مدیترانه، نویسنده رو می بره تو دنیای تخیلات تاریخی. اصطلاح «سرپر زدن» که از زبان بیرجندی ها نقل می کنه، یعنی توقف کوتاه و لحظه ای (مثل وقتی پرنده یه لحظه می نشینه و دوباره پرواز می کنه). جزیره های کوچیک و بزرگ روی دریا رو به «وصله های رنگارنگ بر طیلسان آبی مدیترانه» تشبیه می کنه. «طیلسان» یه نوع ردا یا لباس بلنده. اینجا هم اضافه تشبیهی داریم («دریای تصورات») و هم تشخیص (مدیترانه طیلسان داره) و هم تشبیه (جزیره ها مثل وصله). تضاد «کوچک و بزرگ» هم فراموش نشه.

پاراگراف ۶: دموکراسی آتن و حکومت سرهنگ ها

این بخش یه طنز تلخ و یه مقایسه جالبه. آتن که مهد دموکراسی عالم بود، حالا زیر سایه حکومت سرهنگ هاست. نویسنده می گه مردم «از بیم عقرب جرّاره دموکراسی قرن بیستم، ناچار شده به مار غاشیه حکومت سرهنگ ها پناه ببرد». «جرّاره» ویژگی نوعی عقرب زرد و سمیه که دمش رو زمین می کشه و «مار غاشیه» هم ماری بسیار خطرناک در دوزخه. این عبارت یه ضرب المثله و کنایه از «از چاله به چاه افتادن». یعنی برای فرار از یه مشکل (دموکراسی ناقص یا پر دردسر)، به یه مشکل بزرگتر (حکومت نظامیان) پناه بردن. «چشمگیر» هم اینجا به طنز یعنی چیزی که ارزش توجه نداره.

پاراگراف ۷: روم باستان، موسولینی و دولت مستعجل

در رم، دیوارهای قطور و باروهای دودخورده انگار دارن حرف می زنن و از روزگاری می گن که از فراز همین برج ها به دنیا فرمان داده می شده. «قطور» یعنی ضخیم و «بارو» یعنی دیوار قلعه. اما دنیا به یه رو نمی مونه (یعنی وضعیت همیشه ثابت نمی مونه). موسولینی سعی کرد دوباره امپراتوری روم رو احیا کنه، ولی حکومتش «دولت مستعجل» بود، یعنی زودگذر. این عبارت تلمیح به شعر معروف حافظ هم هست. جمله آخر هم که می گه «امپراتوری های بزرگ هم مانند آدم های ثروتمند، معمولاً از سوءِ هاضمه می میرند» خیلی پرمفهومه؛ یعنی از درون و به خاطر غفلت از مشکلات داخلی نابود می شن. «سوءِ هاضمه» یعنی بدگواری یا مشکل تو هضم غذا. «چراغ امپراتوری» هم اضافه تشبیهیه.

بخش سوم: از بروکسل تا پاریس، قلم قوی تر از شمشیر (صفحات ۶۳-۶۴)

پاراگراف ۸: فراموشکار نیستیم!

تو بروکسل، نویسنده کنار یه بنای یادبود، نوشته ای رو می بینه درباره ۴۸ هزار نفر که جلوی سپاه نازی ایستادن و کشته شدن. اولش فکر می کنه دنیا عجیب فراموشکاره، اما بعد اصلاح می کنه که نه، تاریخ فراموشکار نیست، شاید آدما باشن. بعد به تپه واترلو اشاره می کنه که توسط زنان داغدیده جنگ های ناپلئونی (هر کدوم با یه «طبق» خاک، یعنی سینی گرد بزرگ) ساخته شده. این تپه نمادی از یادآوری فداکاری ها و اینکه تاریخ فراموشکار نیست. «اقوام» هم یعنی خویشاوندان.

پاراگراف ۹: تابلوی زنده جنگ واترلو (پانوراما)

اینجا نویسنده «پانوراما»ی جنگ واترلو رو توصیف می کنه که یه نقاشی عظیم و زنده است که تو یه ساختمان دایره ای کشیده شده و انگار افق رو دور خودت می بینی. جالبه که این نقاشی بر اساس توصیفات «ویکتور هوگو» تو کتاب بینوایان کشیده شده. این بخش نشون می ده که هنر و ادبیات چقدر می تونه تو زنده نگه داشتن تاریخ و وقایع مؤثر باشه و تاریخ سازها رو تا سالیان سال تو ذهن مردم زنده نگه داره.

پاراگراف ۱۰: نامه از پاریز به پاریس و قدرت قلم

آخرین بخش متن، خیلی تأثیرگذاره. نامه ای از معلم قدیمی نویسنده از پاریز (زادگاهش) به پاریس (محل سفرش) می رسه. معلم سفارش می کنه که برای ویکتور هوگو فاتحه بفرسته. اینجاست که نویسنده متوجه می شه قدرت قلم ویکتور هوگو چقدر زیاد بوده که فرهنگ و تمدن فرانسوی رو حتی تو دل دهات دورافتاده ایران مثل پاریز هم برده. «قلم» اینجا مجاز از نویسندگیه. این کار، چیزیه که نه سپاه ناپلئون و نه نیروی «شارلمانی» (پادشاه معروف فرانک ها) و نه سخنرانی های «دوگل» (ژنرال و رئیس جمهور فرانسه) تونستن انجام بدن. اینجا پیام اصلی درس یعنی «برتری دانش و نویسندگی بر نیروی نظامی» به اوج می رسه.

تحلیل بیت به بیت اشعار درس هشتم: شعر هم که مهمه!

درس هشتم فارسی دوازدهم فقط متن نیست، چند تا شعر هم داره که باید حسابی حواست بهشون باشه. بیا با هم معنیشون رو یاد بگیریم و نکات ادبی شون رو پیدا کنیم تا چیزی از دستمون در نره.

شعر اول: «کاووس کیانی که کی اش نام نهادند / کی بود و کجا بود و کی اش نام نهادند؟»

  • معنی: کیکاووس، اون پادشاه معروف «کیانی» (منسوب به پادشاهان اساطیری ایران)، کی بود؟ کجا زندگی می کرد و چه زمانی بهش لقب پادشاه رو دادن؟ این بیت با طرح سوال، داره به گذرا بودن قدرت و ناشناخته بودن تاریخ برای نسل های بعدی اشاره می کنه.
  • قلمرو زبانی: «کیانی» منسوب به «کی ها» (پادشاهان اساطیری ایران). «کی» در مصراع اول به معنی «پادشاه» و در مصراع دوم به معنی «چه زمانی» هست که بهش می گیم جناس تام. «-َش» در «کی اش» هم نقش مفعول رو داره.
  • قلمرو ادبی: تلمیح به داستان پادشاهی کیکاووس. جناس تام (کی/کی). واج آرایی «ک» و «ی».
  • پیام: ناپایداری قدرت ها و گذشت زمان.

شعر دوم: «خاکی است که رنگین شده از خون ضعیفان / این ملک که بغداد و ری اش نام نهادند»

  • معنی: این سرزمینی که ما بهش می گیم بغداد و ری، در واقع خاکی هست که از خون آدمای مظلوم و «ضعیفان» (ستم دیده) زیادی رنگین شده. یعنی آبادانی اش با خون و رنج مردم به دست اومده.
  • قلمرو زبانی: «ملک» یعنی سرزمین و قلمرو. «-َش» در «ری اش» نقش مضاف الیه رو داره.
  • قلمرو ادبی: «رنگین شدن خاک از خون» کنایه از کشته شدن آدمای زیاد و ظلم و ستمه. «خاک» مجاز از کشور. مراعات نظیر بین «بغداد» و «ری».
  • پیام: آبادانی بسیاری از شهرها بر پایه خون و رنج مردم بنا شده و بهای سنگینی برای پیشرفت پرداخت شده.

شعر سوم: «صد تیغ جفا بر سر و تن دید یکی چوب / تا شد تهی از خویش و نی اش نام نهادند»

  • معنی: یه چوب (درخت نی) «صد» (مجاز از بسیاری) بار «جفا» (ستم) و برش رو (با تیغ و چاقو) «بر سر و تن» (مجاز از تمام وجود) تحمل کرد تا از درون خالی شد و اونو نی صدا زدن. این بیت می خواد بگه برای رسیدن به کمال و پیشرفت باید رنج و سختی کشید.
  • قلمرو زبانی: «صد» مجاز از کثرت و زیاد بودن. «جفا» یعنی ستم و ظلم. «تهی از خویش» یعنی از درون خالی شدن و از خود بی خود شدن.
  • قلمرو ادبی: «تیغ جفا» اضافه تشبیهی (جفا مثل تیغ). «سر و تن» مراعات نظیر (تناسب). «چوب» مجاز از درخت نی و «نی» مجاز از ساز نی. تشخیص (چوب ستم دید و از خویش تهی شد). حُسن تعلیل داره چون دلیل نی شدن رو تحمل رنج و سختی می دونه.
  • پیام: پیشرفت، کمال و موفقیت با رنج، از خودگذشتگی و تهی شدن از خواسته های نفسانی به دست میاد.

شعر چهارم: «دل گرمی و دم سردی ما بود که گاهی / مرداد مه و گاه دی اش نام نهادند»

  • معنی: این امیدواری («دلگرمی») و ناامیدی («دم سردی») ما آدماست که به روزگار معنی می ده و بهش می گیم تابستون («مرداد مه») یا زمستون («دی ماه»). یعنی حال و هوای درونی ماست که دنیا رو برامون قشنگ یا زشت می کنه.
  • قلمرو زبانی: «مرداد مه» یعنی ماه مرداد (تابستان). «دی» یعنی ماه دی (زمستان). «-َش» در «دی اش» نقش مضاف الیه رو داره.
  • قلمرو ادبی: «دلگرمی» کنایه از امیدواری و «دم سردی» کنایه از ناامیدی. تضاد بین «دلگرمی و دم سردی» و «مرداد مه و دی». حسن تعلیل (دلیل نامگذاری فصول رو به احساسات انسان ربط می ده). لف و نشر مرتب (دلگرمی-مرداد مه، دم سردی-دی). واج آرایی «د» و «م».
  • پیام: تأثیر حالات روحی انسان بر درک و برداشت او از زمان و محیط.

شعر پنجم: «آیین طریق از نفس پیر مغان یافت / آن خضر که فرخنده پی اش نام نهادند»

  • معنی: حضرت خضر که خوش قدم و «فرخنده پی» (نیکبخت) بود، روش و «آیین طریق» (راه حقیقت) رو از «نفس» (سخن و دم) «پیر مغان» (مرشد و استاد کامل) یاد گرفت.
  • قلمرو زبانی: «آیین» یعنی روش. «طریق» یعنی راه. «نفس» در اینجا مجاز از سخن و دعاست. «پیر مغان» در ادبیات عرفانی به مرشد و استاد کامل گفته میشه. «فرخنده پی» یعنی خوش قدم. «-َش» در «پی اش» نقش مفعول رو داره.
  • قلمرو ادبی: «نفس» مجاز از سخن یا دعاست. تلمیح به داستان حضرت خضر که آب حیات رو نوشید و جاودان شد و پیر مغان که نماد استاد و راهنمای کامله. واج آرایی «ن».
  • پیام: اهمیت داشتن راهنما و استاد کامل (مرشد) در مسیر معنوی و رسیدن به سعادت و کمال.

جمع بندی نهایی: قلمروهای سه گانه درس ۸ (برای مرور سریع)

حالا که درس رو خط به خط و شعرها رو بیت به بیت بررسی کردیم، وقتشه یه مرور سریع داشته باشیم تا همه چیز ملکه ذهنت بشه. این بخش بهت کمک می کنه تا برای امتحان و کنکور، نکات رو سریع تر به یاد بیاری و مطمئن بشی که همه جوانب رو پوشش دادی.

قلمرو واژگانی: کلمه هایی که باید معنی شون رو بدونی

این کلمه ها جزو مهم ترین واژگان این درس هستن که هم برای معنی کردن متن و هم برای سوالات امتحانی به دردت می خورن. یادت باشه که معنی دقیق این کلمات برای فهم درس خیلی مهمه:

کلمه معنی
پاریز روستایی در استان کرمان، زادگاه نویسنده
فرسخ واحد اندازه گیری مسافت (تقریباً ۶ کیلومتر)
الاغ تور اصطلاح طنزآمیز برای مسافرت با الاغ
چریغ آفتاب طلوع آفتاب، صبح زود
اتراق توقف و اقامت کوتاه مدت در جایی
تداعی یادآوری، به خاطر آوردن
قریب نزدیک (هم آوا با «غریب» به معنی ناآشنا)
محصل دانش آموز
حواله نوشته ای که به موجب آن، دریافت کننده ملزم به پرداخت پول یا مال به دیگری است
کازیه جاکاغذی، جعبه ای برای نگهداری کاغذ و نامه روی میز
استبعاد دور دانستن، بعید شمردن چیزی
غایت القصوی نهایت آرزو، اوج مقصود، حد نهایی چیزی
سرپر زدن توقف کوتاه و لحظه ای (مثل پرنده ای که لحظه ای می نشیند)
طیلسان نوعی ردا، لباس بلند
چشمگیر شایان توجه، باارزش و مهم (در درس با طنز به معنی بی ارزش)
جراره ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمی که دمش روی زمین کشیده می شود
مار غاشیه ماری بسیار خطرناک در دوزخ (کنایه از مصیبت و بلای بزرگ)
قطور ضخیم، کُلُفت
بارو دیوار و حصار قلعه
مستعجل زودگذر، شتابنده، ناپایدار
سوءِ هاضمه بدگواری، هرگونه اختلال در هضم غذا
طاق ضربی سقف قوسی شکل که با آجر و ملاط گچ ساخته می شود
کیانی منسوب به کی ها، هر یک از پادشاهان داستانی ایران از کیقباد تا دارا
ملک سرزمین، قلمرو
جفا ستم، ظلم
مغان موبدان زرتشتی، در ادبیات عرفانی به عارف کامل و مرشد گفته می شود
فرخنده پی خوش قدم، نیک پی، خوش یمن
پانوراما سراسرنما، پرده نقاشی بزرگ و دایره ای شکل بر دیوار
شارلمانی کارل بزرگ، بنیانگذار امپراتوری مقدس روم و پدر کشورهای فرانسه و آلمان
دوگل ژنرال مارشال دوگل، رئیس جمهور فرانسه در جنگ جهانی دوم

قلمرو زبانی: نکات دستوری که نباید از قلم بیفته!

تو درس هشتم فارسی دوازدهم، چندتا نکته دستوری مهم داریم که حواست باید بهشون باشه. این نکات تو تحلیل جملات و پاسخ به سوالات تستی حسابی بهت کمک می کنن:

  • وابسته های اسمی: همیشه به هسته و وابسته های پیشین و پسین دقت کن. مثلاً تو عبارت «سیصد تومان پول»، «پول» هسته است، «سیصد» صفت شمارشی اصلی و «تومان» ممیز. یا تو عبارت «غایت القصوای مقصود خود»، «غایت القصوی» هسته، «مقصود» مضاف الیه و «خود» مضاف الیهِ مضاف الیهه.
  • نقش های دستوری: یادت باشه که کلماتی مثل «این» و «آن» بسته به جمله، می تونن نقش های دستوری مختلفی مثل نهاد یا صفت اشاره داشته باشن. «کی» هم تو شعر اول، هم نقش «پادشاه» (مسند) و هم نقش «چه زمانی» (قید زمان) رو ایفا می کنه.
  • هم آواها: به کلمات هم آوا مثل «قریب» (نزدیک) و «غریب» (ناآشنا)، یا «نواحی» (جمع ناحیه) و «نواهی» (جمع نهی) خیلی دقت کن. اشتباه املایی تو این موارد باعث کم شدن نمرت می شه.
  • ساختمان جمله: هر بیت شعر معمولاً چند جمله داره که باید بتونی فعل ها و اجزای اصلی هر جمله رو تشخیص بدی تا معنی رو درست متوجه بشی.

قلمرو ادبی: آرایه هایی که درس رو قشنگ تر می کنن!

درس «از پاریز تا پاریس» پر از آرایه های ادبی خوشگله که شناختشون بهت کمک می کنه هم بهتر متن رو بفهمی و هم تو امتحانا نمره کامل بگیری. اینجا یه لیست از مهمترین هاشونو برات آوردیم:

  • تشبیه: مثلاً «جزیره های کوچک و بزرگ، مثل وصله های رنگارنگ بر طیلسان آبی مدیترانه دوخته شده». یا «امپراتوری های بزرگ هم مانند آدم های ثروتمند».
  • استعاره: «دریای تصورات»، «شوخی روزگار»، «طیلسان مدیترانه»، «آخرین چراغ امپراتوری روم».
  • اضافه تشبیهی: «دریای تصوّرات» (تصورات مانند دریاست)، «عقرب جرّارۀ دموکراسی» (دموکراسی مانند عقرب جراره است)، «مار غاشیۀ حکومت سرهنگ ها» (حکومت سرهنگ ها مانند مار غاشیه است)، «تیغ جفا» (جفا مانند تیغ است)، «چراغ امپراتوری» (امپراتوری مانند چراغ است).
  • تشخیص (جانبخشی): «دیوارهای قطور و باروهای دودخورده… بازگو می کند»، «دنیا… فراموشکار است»، «تاریخ فراموشکار نیست»، «مدیترانه طیلسان دارد»، «ابرهای نکته ای را بازگو کنند»، «چوب ستم دید».
  • کنایه: «این و آن» (اشخاص مختلف)، «برای آب خوردن» (کوچکترین کار)، «از این حکومت چیزهای چشمگیری دیده اند» (طنزآمیز، یعنی چیزی ندیده اند)، «یک رو نمی ماند» (وضعیت ثابت نمی ماند)، «چند صباحی» (مدت کوتاه)، «چشم داشت» (توجه داشتن و امیدوار بودن)، «چشم می زد» (می ترسید)، «خط می خواندند» (فرمان بری می کردند)، «دودخورده» (دیرین و قدیمی)، «رنگین شده از خون» (کشته شدن زیاد)، «دلگرمی» (امیدواری)، «دم سردی» (ناامیدی)، «از چاله به چاه افتادن» (در رفتن از مصیبتی، گرفتار مصیبت بزرگتر شدن).
  • تلمیح: «دولت مستعجل» (اشاره به شعر حافظ)، پادشاهی کاووس، داستان حضرت خضر و پیر مغان.
  • تضاد: «کوچک و بزرگ»، «دلگرمی و دم سردی».
  • مراعات نظیر (تناسب): «امّان و آتن – مدیترانه و دریا»، «پاریز و رفسنجان – کازیه و پاکت و کاغذ و میز و ماشین تحریر و ماشین نویس و ثبت»، «خورشید و ابر و شعاع و آفتابی»، «سر و تن – چوب و نی و تهی»، «بغداد و ری».
  • جناس: «کی» در شعر اول (جناس تام)، «پاریز و پاریس» (جناس ناقص اختلافی).
  • واج آرایی: تکرار یک واج (حرف) در بیت یا عبارت (مثلاً «ک» و «ی» در شعر اول).
  • حُسن تعلیل: آوردن دلیلی ادبی و شاعرانه برای پدیده ای طبیعی (در شعر سوم و چهارم).
  • لف و نشر مرتب: آوردن دو یا چند کلمه و سپس توضیحات مربوط به هر یک به ترتیب (در شعر چهارم).

نتیجه گیری: از پاریز تا پاریس، درس زندگی!

درس «از پاریز تا پاریس» با قلم شیرین و نگاه دقیق باستانی پاریزی، فقط یه درس فارسی نیست؛ یه درس زندگیه که بهمون نشون می ده چطور میشه از یه روستای کوچیک، به دل اروپا سفر کرد و همه چیز رو با نگاهی منتقدانه و عمیق دید. این درس بهمون یاد می ده که قدرت قلم و دانش از هر نیروی نظامی ای قوی تره و تاریخ هیچ وقت فراموشکار نیست، این ماییم که گاهی یادمون می ره. پس خوبه که این نکات درس هشتم فارسی دوازدهم رو همیشه تو ذهنمون داشته باشیم و با دقت تو امتحانات به سوالاتش جواب بدیم. امیدواریم این راهنمای جامع بهت حسابی کمک کرده باشه تا این درس رو با خیال راحت قورت بدی و بهترین نتیجه رو بگیری!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "مهم ترین نکات درس هشتم فارسی دوازدهم (معنی و آرایه)" هستید؟ با کلیک بر روی آموزش، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "مهم ترین نکات درس هشتم فارسی دوازدهم (معنی و آرایه)"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه