پارک ملی Beringia روسیه: هر آنچه باید بدانید

پارک ملی Beringia روسیه: هر آنچه باید بدانید

روسیه پارک ملی Beringia

پارک ملی برینگیا در شرق دور روسیه و در منطقه خودمختار چوکوتکا، گنجینه ای طبیعی و تاریخی است که به خاطر ارتباطش با پل خشکی برینگ، یعنی همان راهی که اجداد بومیان آمریکا از آسیا به قاره جدید رسیدند، اهمیت فوق العاده ای دارد. این پارک فقط یک منطقه حفاظت شده نیست؛ در واقع یک پنجره به گذشته های دور زمین و مهاجرت های بزرگ انسانی است.

تاحالا فکر کرده اید که زمین در میلیون ها سال پیش چه شکل و شمایلی داشته؟ یا چطور اولین انسان ها قاره ها را درنوردیدند؟ پارک ملی برینگیا در روسیه دقیقاً همان جایی است که می توانید جواب این سؤالات را پیدا کنید. این پارک، که در سال ۲۰۱۳ رسماً به عنوان یک پارک ملی شناخته شد، نه تنها از اکوسیستم های منحصربه فرد قطبی محافظت می کند، بلکه شواهد بی نظیری از دوران های زمین شناسی و مسیرهای باستانی مهاجرت انسان را در دل خودش جای داده. در این مقاله می خواهیم به دل این منطقه مرموز سفر کنیم و از اهمیت های طبیعی، تاریخی و فرهنگی آن سر دربیاوریم.

پارک ملی برینگیا: جواهری در قلب چوکوتکا

فکرش را بکنید، جایی در دوردست ترین نقطه شرق روسیه، منطقه ای دست نخورده و بکر قرار گرفته که قدمت تاریخ بشر را در خودش پنهان کرده است. اینجا پارک ملی برینگیاست؛ منطقه ای که حسابی شما را غافلگیر می کند!

موقعیت و ویژگی های جغرافیایی

پارک ملی برینگیا در ناحیه خودگردان چوکوتکا قرار دارد، دقیقاً در نواحی پراویدنسکی و چوکوتسکی. اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، این پارک تقریباً در منتهی الیه شرق شبه جزیره چوکوتسک قرار دارد و فاصله اش تا تنگه برینگ و حتی آلاسکا خیلی کم است؛ آن قدر کم که حس می کنید با یک پرش می توانید به قاره آمریکا برسید! این منطقه بیشتر شامل توندراهای وسیع و دشت های ساحلی نیمه قطبی است. ممکن است فکر کنید توندرا یعنی دشت های صاف و بی انتها، اما اشتباه می کنید. اینجا کوهستان های ساحلی هم دارد که البته خیلی بلند نیستند، میانگین ارتفاعشان حدود ۹۰۰ متر است. اما در میان این کوه ها، کوه ایشخودنایا با ارتفاع ۱۱۹۴ متر، مثل یک نگهبان بلندبالا ایستاده و بلندترین نقطه منطقه به حساب می آید. این ترکیب دشت و کوه، یک چشم انداز فوق العاده زیبا و البته کمی مرموز را برایتان به تصویر می کشد.

تاریخچه تأسیس و حفاظت

پارک ملی برینگیا شاید برای خیلی ها نام آشنایی نباشد، اما اهمیتش کمتر از پارک های معروف دنیا نیست. این پارک رسماً در سال ۲۰۱۳ به عنوان یک پارک ملی شناخته شد، اما بحث ها و گفتگوها درباره حفاظت از این منطقه خیلی پیش تر شروع شده بود. هدف اصلی از تأسیس این پارک، چیزی فراتر از یک منطقه تفریحی است؛ اینجا می خواهند از تنوع زیستی شکننده اکوسیستم توندرا، میراث باستان شناختی بی نظیر و البته فرهنگ غنی مردم بومی محافظت کنند. یک نکته جالب دیگر اینکه، سال هاست بحث ایجاد یک پارک فرامرزی با ایالات متحده در جریان است. آن طرف تنگه برینگ، در آلاسکا، پارک ملی مشابهی به نام منطقه حفاظت شده ملی پل خشکی برینگ داریم. هدف این بوده که این دو پارک به نوعی با هم ادغام شوند تا یک منطقه حفاظتی عظیم و فرامرزی ایجاد شود که هر دو سمت پل خشکی باستانی برینگ را پوشش دهد. البته هنوز توافق رسمی در این مورد صورت نگرفته، اما این ایده خودش نشان دهنده اهمیت جهانی این منطقه است. فکرش را بکنید، یک پارک که در دو کشور مختلف گسترده شده است!

اقلیم و محیط زیست

وقتی اسم روسیه و قطبی می آید، ناخودآگاه یاد سرمای استخوان سوز و برف های بی انتها می افتیم. پارک ملی برینگیا هم از این قاعده مستثنا نیست، اما ویژگی های اقلیمی خاص خودش را دارد. اینجا آب و هوای نیمه قطبی بدون فصل خشک حاکم است (بر اساس طبقه بندی کوپن، از نوع Dfc). این یعنی تابستان های خنک و کوتاه (فقط ۱ تا ۳ ماه از سال دما بالای ۱۰ درجه سانتی گراد می رسد) و زمستان های طولانی، سرد و پربارش. مثلاً در آنادیر، سردترین ماه یعنی ژانویه، دمای متوسط حدود منفی ۲۲.۶ درجه سانتی گراد دارد و گرم ترین ماه یعنی جولای، میانگین دمای ۱۱.۶ درجه سانتی گراد را تجربه می کند. این شرایط اقلیمی، اکوسیستم خاصی به نام توندرا را ایجاد کرده است. در توندرا خبری از درختان بلند و جنگل های انبوه نیست؛ بیشتر پوشش گیاهی را خزه، گلسنگ، بوته های کوتاه و علف ها تشکیل می دهند که خودشان را با این سرمای سخت وفق داده اند. حیوانات این منطقه هم مثل روباه قطبی، گوزن شمالی و انواع پرندگان مهاجر، هر کدام به شکلی با این محیط سازگار شده اند.

ساکنان بومی و میراث فرهنگی

شاید بپرسید در چنین منطقه دورافتاده ای چه کسانی زندگی می کنند؟ جوابش مردم بومی چوکچی و یوپیک هستند. این مردمان، با سنت ها و دانش بومی خودشان، نقش حیاتی در حفظ تعادل و سلامت اکوسیستم منطقه ایفا می کنند. آن ها قرن هاست که در این سرزمین زندگی می کنند و راز و رمزهای بقا در این طبیعت خشن را می دانند. زندگی شان با محیط زیست گره خورده و احترام عمیقی برای طبیعت قائل اند. علاوه بر زندگی این مردمان، پارک ملی برینگیا پر از سایت های باستان شناختی است که نشان دهنده سکونت انسان از هزاران سال پیش در این منطقه است. این سایت ها اطلاعات ارزشمندی درباره نحوه زندگی، فرهنگ و حتی مسیرهای مهاجرتی اجداد آن ها به ما می دهند. واقعاً شگفت انگیز است که این منطقه، هم طبیعت بکر دارد و هم تاریخ زنده.

پل خشکی برینگ: پل بین قاره ها و اعصار

حالا که کمی با پارک ملی برینگیا آشنا شدیم، وقتش رسیده به اصل ماجرا بپردازیم: پل خشکی برینگ. این پل نه فقط یک پدیده زمین شناختی، بلکه شاهراهی برای تاریخ بشر بوده است.

تعریف و مفهوم برینگیا

اصطلاح برینگیا اولین بار توسط یک گیاه شناس سوئدی به نام اریک هولتن در سال ۱۹۳۷ ابداع شد. او این نام را برای منطقه ای به کار برد که زمانی یک پل خشکی عظیم بود و قاره آسیا را به آمریکای شمالی متصل می کرد. فکرش را بکنید، یک پل طبیعی که امروز زیر آب های تنگه برینگ مدفون شده است! این پل در دوره های خاصی از عصر یخبندان، زمانی که سطح دریاها به دلیل انباشته شدن آب در یخچال های طبیعی پایین می آمد، نمایان می شد و امکان عبور و مرور بین دو قاره را فراهم می کرد. برینگیا فقط یک راه عبور نبوده، بلکه خودش یک اکوسیستم کامل با پوشش گیاهی و حیات وحش مخصوص به خودش بود.

«برینگیا نه فقط یک مسیر، بلکه پناهگاهی برای حیات و شاهراهی برای مهاجرت های بزرگ تاریخ بشر بود.»

شکل گیری و محیط زیست باستان

در اوج آخرین عصر یخبندان، یعنی حدود ۲۸ تا ۱۸ هزار سال پیش، بخش های زیادی از کره زمین زیر لایه های ضخیم یخ قرار داشت. اما برینگیا داستان متفاوتی داشت. با اینکه در عرض های جغرافیایی بالایی قرار گرفته بود، به دلیل بارش برف بسیار سبک، یخچال های طبیعی عظیمی در آن تشکیل نشد. در عوض، با پایین رفتن سطح آب اقیانوس ها، خشکی های وسیعی نمایان شد که آسیا را به آمریکای شمالی وصل می کرد و گاهی پهنای این پل به صدها کیلومتر هم می رسید. محیط زیست برینگیا در آن زمان یک مرتع استپی وسیع بود، شبیه به توندرا-استپ های امروزی سیبری. اینجا پر از علف های کوتاه و گیاهان مقاوم بود که می توانستند غذای مناسبی برای حیوانات عظیم الجثه آن دوره مثل ماموت های پشمالو، گوزن های غول پیکر و حتی ببرهای دندان خنجری باشند. برخلاف بسیاری از مناطق قطبی، برینگیا دو منبع حیاتی داشت: گیاهان چوبی برای ایجاد آتش و حیوانات فراوان برای شکار. این ویژگی ها آن را به مکانی ایده آل برای سکونت تبدیل کرده بود.

اهمیت در مهاجرت انسان به آمریکا

شاید مهم ترین بخش داستان برینگیا، نقش آن در مهاجرت انسان به قاره آمریکا باشد. نظریه غالب این است که پل خشکی برینگ، اصلی ترین مسیر ورود اجداد بومیان آمریکا به قاره جدید بوده است. دانشمندان معتقدند گروهی از انسان ها، حدود ۱۶۵۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سال پیش، از شرق سیبری وارد برینگیا شدند و برای هزاران سال در آنجا زندگی کردند. برینگیا در واقع یک پناهگاه برای آن ها بود، جایی که می توانستند از سرمای شدیدتر مناطق دیگر در امان بمانند و به شکار ادامه دهند. بعد از اینکه یخچال ها شروع به ذوب شدن کردند و مسیرهای عاری از یخ در داخل قاره آمریکا باز شد، این مردمان به سمت جنوب و شرق حرکت کرده و قاره آمریکا را آباد کردند. شواهد ژنتیکی، به خصوص بررسی DNA میتوکندریایی، این نظریه را تقویت می کند و نشان می دهد که تقریباً تمام بومیان آمریکا از یک جمعیت بنیان گذار واحد (که حدود ۷۰ نفر تخمین زده می شود) نشأت گرفته اند و نه از موج های مهاجرتی متعدد و از منابع مختلف. این یک داستان حماسی از بقا، صبر و کاوش است که هزاران سال پیش اتفاق افتاده.

برینگیا امروز: جغرافیای مدرن

خب، اگر پل خشکی برینگ غرق شده، پس برینگیا امروز کجاست؟ امروزه وقتی از برینگیا صحبت می کنیم، منظورمان یک منطقه وسیع جغرافیایی است که هم شامل خشکی ها می شود و هم دریاها. این منطقه از رود لنا در روسیه در غرب شروع می شود و تا رود مکنزی در کانادا در شرق امتداد دارد. از شمال به مدار ۷۲ درجه شمالی در دریای چوکچی می رسد و از جنوب به نوک شبه جزیره کامچاتکا محدود می شود. این منطقه وسیع شامل دریاهای چوکچی و برینگ، تنگه برینگ و بخش هایی از شبه جزیره چوکچی و کامچاتکا در روسیه و همچنین آلاسکا در ایالات متحده است. در واقع، تنها خشکی های قابل مشاهده از بخش مرکزی آن پل باستانی، جزایر کوچکی مثل جزایر دایمید، جزایر پریبیلوف (شامل سنت پل و سنت جورج) و جزیره سنت لارنس و کینگ هستند. این جزایر مثل تکه هایی از یک پازل گمشده، یادآور آن پل عظیم هستند که روزگاری آسیا و آمریکا را به هم وصل می کرد. هر تکه از این پازل، یک کتاب نانوشته از تاریخ زمین و انسان است.

پیوند ناگسستنی: چگونه پارک ملی، پل خشکی را زنده نگه می دارد؟

شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که حالا که پل خشکی برینگ زیر آب است، نقش پارک ملی برینگیا چیست؟ آیا این پارک فقط یک اسم از یک پدیده قدیمی را یدک می کشد؟ ابداً! این پارک نقش حیاتی در زنده نگه داشتن داستان برینگیا و میراث آن دارد.

پارک ملی برینگیا به عنوان یک منطقه حفاظت شده، محل نگهداری و محافظت از شواهد فیزیکی و باستان شناختی مربوط به پل خشکی است. تمام آن سایت های باستانی که در بخش های قبلی اشاره کردیم، درست در همین پارک قرار دارند. این شواهد، مثل کتاب های باز نشده، اطلاعات فوق العاده ای درباره محیط زیست باستانی برینگیا، گونه های گیاهی و جانوری آن دوره و البته مسیرهای مهاجرتی انسان در اختیار دانشمندان می گذارند. در واقع، این پارک یک آزمایشگاه طبیعی برای مطالعات اقلیمی، باستان شناسی و مهاجرتی است. اینجا دانشمندان می توانند تأثیر تغییرات اقلیمی را روی اکوسیستم های قطبی بررسی کنند و از این طریق، مدل های دقیق تری برای آینده کره زمین بسازند. از طرف دیگر، با مطالعه سایت های باستان شناختی می توانند ابعاد جدیدی از مهاجرت های اولیه انسان و نحوه سازگاری آن ها با محیط زیست را کشف کنند.

همان طور که گفتیم، ایده ایجاد یک پارک فرامرزی با ایالات متحده همیشه مطرح بوده است. این همکاری بین المللی نه تنها باعث حفاظت بهتر از این میراث مشترک می شود، بلکه به تبادل دانش و تجربه بین محققان دو کشور کمک می کند. فکرش را بکنید، چقدر هیجان انگیز است که دو کشور با هم برای حفظ یک قطعه از تاریخ مشترک بشریت همکاری کنند! پارک ملی برینگیا در روسیه و منطقه حفاظت شده پل خشکی برینگ در آلاسکا، هر دو بخش های مهمی از یک کل بزرگتر هستند و با حفاظت از آن ها، داریم از تکه های باقی مانده یکی از مهم ترین پل های تاریخ زمین محافظت می کنیم.

«پارک ملی برینگیا، نه تنها محیط زیست را حفظ می کند، بلکه پل ارتباطی ما با گذشته های دور زمین و رازهای مهاجرت انسان است.»

این منطقه نشان می دهد که چطور طبیعت و تاریخ می توانند در کنار هم قرار بگیرند و یک داستان شگفت انگیز را روایت کنند. با محافظت از پارک ملی برینگیا، داریم اطمینان حاصل می کنیم که نسل های آینده هم می توانند این تاریخ زنده و طبیعت بکر را از نزدیک ببینند و لمس کنند. این همان چیزی است که به آن میراث جهانی می گوییم.

نتیجه گیری: میراث جهانی برینگیا

سفر ما به پارک ملی برینگیا در روسیه رو به پایان است، اما داستان این منطقه دورافتاده و شگفت انگیز هرگز به پایان نمی رسد. همان طور که دیدیم، پارک ملی برینگیا تنها یک منطقه حفاظت شده طبیعی نیست؛ این مکان یک نقطه اتصال حیاتی بین گذشته و حال، بین قاره ها و اعصار است. از اهمیت زیست محیطی آن در حفظ اکوسیستم های منحصر به فرد توندرا و گونه های خاص جانوری، تا نقش بی بدیلش در فهم تاریخ زمین شناسی و البته یکی از بزرگترین مهاجرت های بشر، همه و همه باعث شده اند تا این منطقه جایگاهی ویژه در میراث جهانی داشته باشد.

برینگیا، چه به عنوان یک پل خشکی باستانی و چه به عنوان پارک ملی امروز، نمادی از پیوند ناگسستنی انسان و طبیعت است. این منطقه به ما یادآوری می کند که گذشته های دور، همیشه ردپایی در زمان حال دارند و برای شناختن خودمان، باید به ریشه هایمان برگردیم. حفاظت از پارک ملی برینگیا و مناطق مشابه آن، نه فقط مسئولیت روسیه، بلکه وظیفه مشترک همه ماست. با افزایش آگاهی درباره این گنجینه های طبیعی و تاریخی، می توانیم قدم های مهمی برای حمایت از آن ها برداریم و اطمینان حاصل کنیم که نسل های آینده نیز می توانند از زیبایی ها و درس های نهفته در این مناطق بهره مند شوند. پس دفعه بعد که کلمه برینگیا به گوشتان خورد، به یاد بیاورید که پشت این نام، یک دنیای کامل از ماجراهای زمین و تاریخ نهفته است؛ دنیایی که هنوز هم حرف های زیادی برای گفتن دارد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "پارک ملی Beringia روسیه: هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "پارک ملی Beringia روسیه: هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه