خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن – آیه اسماعیلی

خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن - آیه اسماعیلی

خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن ( نویسنده آیه اسماعیلی )

کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن اثر آیه اسماعیلی، مجموعه ای جذاب از ۹ داستان کوتاه است که به زندگی زنان خاکستری و مسیر عصیان شان می پردازد. این کتاب با روایتی شیرین و تلخ، مخاطب را با چالش ها و تحولات درونی شخصیت هایش همراه می کند و لایه های پنهان جامعه را به تصویر می کشد.

راستشو بخواهید، اسم «آش ترخینه با یک وجب روغن» برای منِ کتاب خوان، از اون اسم هایی بود که از دور چشمک می زد. حسی از اصالت، زندگی روزمره و شاید یه قصه پر و پیمون که توش کلی حرف نگفته هست. وقتی فهمیدم این اسم مربوط به اولین مجموعه داستان کوتاه آیه اسماعیلی هست، کنجکاویم بیشتر شد. داستان های کوتاه همیشه یه جور صمیمیت خاصی دارن؛ انگار نویسنده نشسته روبروت و داره یه برش کوچیک از زندگی رو برات تعریف می کنه، بدون اضافه کاری و با عمق زیاد. این کتاب دقیقاً از همین جنس قصه هاست؛ برش هایی از زندگی زنانی که شاید هر روز کنارمون از کنارشون رد می شیم، اما هیچ وقت از دنیای درونیشون خبر نداریم.

اینجا می خوایم با هم یه گشتی تو دنیای «آش ترخینه با یک وجب روغن» بزنیم، ببینیم آیه اسماعیلی چه حرفی برای گفتن داره و چرا این مجموعه داستان اینقدر به دل می شینه و آدمو به فکر می بره. پس خودتو آماده کن برای یه سفر کوتاه و پر معنی به قلب قصه هایی که بوی واقعیت میدن.

آیه اسماعیلی؛ نویسنده ای که از بطن زندگی می نویسد

قبل از اینکه بریم سراغ داستان ها، خوبه که یه کم با نویسنده این اثر، یعنی آیه اسماعیلی آشنا بشیم. شاید اسمش براتون خیلی آشنا نباشه، چون «آش ترخینه با یک وجب روغن» اولین تجربه چاپ شده ایشونه. اما همین اولین تجربه نشون میده که با یه نویسنده باقریحه طرفیم که نگاه دقیق و حساسی به مسائل داره. آیه اسماعیلی از اون دست نویسنده هاست که به جای رفتن دنبال قصه های عجیب و غریب و فانتزی، میره سراغ آدم های واقعی، دغدغه های روزمره و اتفاقاتی که شاید برای هر کدوم از ما تو زندگی پیش بیاد. همین واقعی بودن و ملموس بودن داستان هاست که اثرش رو صدچندان می کنه.

اولین اثر هر نویسنده ای همیشه یه جایگاه ویژه داره، چون پتانسیل های نویسنده رو نشون میده و به قول معروف، صدای نویسنده رو به گوش خواننده می رسونه. «آش ترخینه با یک وجب روغن» هم دقیقاً همین کار رو می کنه. نشون میده که آیه اسماعیلی بلده چطور با کلمات بازی کنه، چطور حس و حال رو منتقل کنه و چطور خواننده رو با شخصیت هاش همراه کنه. این مجموعه داستانی، یه جور شروع قویه که نویدبخش آثار جذاب تری در آینده از این نویسنده خوش آتیه هست.

خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن: روایت های خاکستری زنانه

راستش را بخواهید، اگر دنبال داستان های سیاه و سفید با قهرمانان مطلق یا شخصیت های اهریمنی می گردید، «آش ترخینه با یک وجب روغن» جای شما نیست. این کتاب مجموعه ای از نُه داستان کوتاه مستقل از هم است که یک نخ نامرئی آن ها را به هم وصل کرده: روایت زندگی زنانی که نه کاملاً خوبند و نه کاملاً بد. زنانی که به قول نویسنده، «خاکستری» هستند. زندگی آن ها پر از اتفاقاتی است که آن ها را در مرز تصمیم گیری های سخت قرار می دهد و مجبورشان می کند از حصار همیشگی خود بیرون بیایند و دست به عصیان بزنند. این عصیان لزوماً یک فریاد بلند نیست، گاهی سکوت است، گاهی یک نگاه عمیق، و گاهی یک آش! بله، یک آش.

آش ترخینه با یک وجب روغن: وقتی سکوت می شکند

داستان اول که اسم کتاب هم از آن گرفته شده، قلب مجموعه است و بی شک یکی از به یادماندنی ترین ها. ماجرا درباره زبیده خاتون و همسرش کلبعلی است. زبیده سال هاست که زندگی مشترکی با کلبعلی داشته، با او چندین فرزند بزرگ کرده و از تمام زیر و بم زندگی اش خبر دارد. اما یک اتفاق تلخ، یک خیانت پنهان، آتش به جانش می اندازد. کلبعلی، این مردی که حالا به قول معروف «دوشلواره» شده و مال و منالی هم به هم زده، سال هاست که با رازی بزرگ زندگی می کند و زبیده با اینکه از همه چیز باخبر است، سکوت می کند. سکوتی که سال ها طول می کشد.

اما این سکوت همیشگی نیست. زبیده خاتون برای انتقام و شکستن این طلسم چند ده ساله، نقشه ای می کشد. یک مراسم آش خوران راه می اندازد، از همه جا و همه کس را دعوت می کند، و برای این مراسم، یک آش ترخینه خاص با یک وجب روغن درست می کند. آنجا، در میان هیاهوی جمع، زبیده تصمیم می گیرد پرده از راز پنهان کلبعلی بردارد. این لحظه اوج داستان است؛ لحظه ای که سکوت می شکند و حقیقت به زبانی که شاید هیچ کس انتظارش را ندارد، فاش می شود. کلبعلی، با تمام آن مال و مکنتی که به هم زده، ناگهان احساس می کند هیچ چیز ندارد و آبرویش در خطر است. این داستان نشان می دهد چطور یک زن می تواند بعد از سال ها سکوت، با یک حرکت هوشمندانه و پرمعنا، حرفش را به کرسی بنشاند و وجودش را دوباره تعریف کند. این تنها یک داستان ساده از خیانت و انتقام نیست؛ بلکه قصه قدرت، صبر و رهایی است.

روایت های دیگر: زندگی در هزارتوی خاکستری

بعد از «آش ترخینه با یک وجب روغن»، داستان های دیگر هم با همان ظرافت و نگاه عمیق، لایه های پنهان زندگی زنان را به ما نشان می دهند. هر داستان، دریچه ای است به سوی دنیایی جدید و موقعیتی متفاوت که شخصیت زن مجبور به واکنش می شود:

  • «زن کارمند و تصادفش»: فکر کنید تو بدترین حالت جسمی هستید، غرق در خون و درد، اما تنها دغدغه تان این است که به بیمارستان نروید چون مرخصی نگرفته اید! این داستان روایت زنی است که حتی در مواجهه با یک تصادف دلخراش، ترسی بزرگ تر از آن، او را از رها کردن کارش باز می دارد. این ترس چیست و چرا اینقدر قوی است؟ آیه اسماعیلی با توصیف این صحنه تکان دهنده، خواننده را وادار به فکر کردن درباره اولویت ها و ترس های پنهان آدم ها می کند.
  • «چه کسی زهرا را کشت؟»: این داستان با یک عنوان معمایی، خواننده را به سمت یک اتفاق تلخ و پر رمز و راز می کشاند. آیه اسماعیلی در این داستان، شاید به یکی از چالش های اجتماعی پنهان جامعه اشاره می کند و خواننده را درگیر ابهام و کنجکاوی می کند.
  • «ارّه ی دندانه درشت»: عنوانی که خودش گویای یک درگیری یا یک چالش سخت است. این داستان هم به احتمال زیاد به مواجهه شخصیتی با موانع و سختی هایی می پردازد که برای عبور از آن ها نیاز به ابزاری سخت یا تصمیمی قاطع دارد.
  • «یک ویلچر به من پوزخند می زند»: این عنوان حس مواجهه با یک واقعیت تلخ و اجتناب ناپذیر را القا می کند. داستان به احتمال زیاد حول محور مواجهه با ناتوانی، پذیرش یا عدم پذیرش شرایط، و جدال درونی یک شخصیت می چرخد.
  • «جنس فروخته شده به هیچ عنوان پس گرفته نمی شود»: این جمله کلیشه ای روی بسیاری از مغازه ها، در این داستان تبدیل به استعاره ای از جبر و تحمیل در زندگی می شود. آیه اسماعیلی در این قصه به احتمال زیاد به موقعیت هایی اشاره دارد که بازگشتی در کار نیست و شخصیت ها باید با تبعات تصمیمات یا شرایط تحمیلی کنار بیایند.

تک تک این داستان ها، هر کدام به نوعی به زنانی می پردازند که سال هاست در سایه بی تفاوتی، عادت و روزمرگی زندگی می کنند. آن ها نه قهرمانانی از جنس افسانه ها هستند و نه قربانیانی مطلق؛ آن ها «خاکستری» هستند. اما اتفاقات زندگی، آن ها را مجبور به واکنش می کند. این واکنش ها ممکن است برای خودشان هم عجیب باشد؛ شاید با خودشان بگویند: «یعنی من تمام این مدت، این قدرت و این قابلیت رو داشتم و هیچ کاری نکردم؟» این شناخت جدید از خود، آغاز یک مسیر تازه در زندگی این زن هاست و آیه اسماعیلی با هوشمندی، قضاوت نهایی را به عهده خواننده می گذارد. او از ما می خواهد که خودمان فکر کنیم و تصمیم بگیریم که آیا واکنش این زنان درست بوده یا نه؛ و شاید همین نکته، جذابیت اصلی این کتاب باشد.

مضامین و پیام های کلیدی کتاب

«آش ترخینه با یک وجب روغن» فقط یک مجموعه داستان نیست؛ یه جور آینه است که اگه خوب بهش نگاه کنیم، می تونیم تصویر خودمون یا آدم های دور و برمون رو توش ببینیم. این کتاب حرف های مهمی برای گفتن داره که اگه بخوایم گلچینشون کنیم، میشه به این موارد اشاره کرد:

تم فمینیستی و اجتماعی؛ فریادهای در سکوت

مهم ترین تم کتاب، بی شک بررسی نقش زنان در جامعه است. آیه اسماعیلی سراغ زنانی می رود که درگیر ظلم، خیانت، و سال ها سکوت اجباری بودند. اما این داستان ها فقط رنج رو نشون نمیدن، بلکه از یه جایی به بعد، از قدرت گرفتن و عصیان زنانه حرف می زنن. این عصیان همیشه بلند و انقلابی نیست؛ گاهی تو یه آش درست کردنه، گاهی تو یه نگاه، و گاهی تو یه انتخاب ساده. نویسنده با ظرافت نشون میده که زن ها چطور با وجود همه مشکلات، راهی برای بیان خودشون پیدا می کنن و از سایه بیرون میان. این کتاب تلنگریه برای دیدن زنانی که شاید کنارمون هستن و دارن با سکوتشون فریاد می زنن.

واقع گرایی؛ زندگی همینقدر تلخ و شیرینه

یکی از نقاط قوت کتاب، واقع گرایی اونه. آیه اسماعیلی هیچ چیز رو بزرگ تر یا کوچیک تر از واقعیت نشون نمیده. چالش ها و واقعیت های زندگی روزمره زنان ایرانی، با همون فراز و نشیب ها، با همون تردیدها و سختی ها، جلوی چشم خواننده قرار می گیره. این واقع گرایی باعث میشه خواننده راحت تر با داستان ها ارتباط برقرار کنه و حس کنه اینا قصه های دور از ذهن نیستن، همین الانم ممکنه تو گوشه و کنار این اتفاقات بیفته. نویسنده با قلمی ساده اما عمیق، زندگی رو همونطور که هست، روایت می کنه.

تاب آوری و تحول؛ از خاکستری تا رنگی

شاید جذاب ترین بخش این داستان ها، مسیر تحولی باشه که شخصیت ها طی می کنن. با وجود همه سختی ها و مشقت ها، این زن ها تسلیم نمیشن. اونا یاد می گیرن چطور تاب بیارن و از دل همین رنج ها، نسخه ای جدید و قوی تر از خودشون رو کشف کنن. این کتاب نشون میده که حتی تو تاریک ترین لحظات هم، یه جوانه امید و قدرت برای تغییر هست. شخصیت ها از اون حالت خاکستری و منفعل اولیه، کم کم به سمت بازتعریف خودشون میرن و گاهی حتی به این نسخه جدید خودشون افتخار می کنن. این پیام خیلی مهمیه: سختی ها میان که ما رو قوی تر کنن، نه اینکه از پا دربیارن.

قضاوت خواننده؛ آینه روبروی خودت

نکته جالبی که آیه اسماعیلی تو این کتاب رعایت کرده اینه که هیچ وقت قضاوت رو به خواننده تحمیل نمی کنه. اون فقط قصه رو تعریف می کنه و تمام واکنش ها و تصمیم های شخصیت ها رو نشون میده. حالا این ماییم که باید فکر کنیم، خودمون رو جای اون شخصیت ها بذاریم و ببینیم تو اون شرایط، چه واکنشی نشون می دادیم؟ این دعوت به تفکر و همذات پنداری، ارزش کتاب رو چند برابر می کنه. کتاب ازت نمیخواد که به یه نتیجه مشخص برسی، فقط ازت میخواد که فکر کنی و این یکی از مهمترین کارهاییه که یه اثر ادبی می تونه انجام بده.

سبک نگارش و ویژگی های ادبی

یکی از دلایلی که «آش ترخینه با یک وجب روغن» اینقدر به دل می نشینه، سبک نگارش روان و بی آلایش آیه اسماعیلی هست. نویسنده از زبانی ساده و قابل فهم استفاده می کنه که خواننده رو خسته نمی کنه، اما این سادگی به معنی سطحی بودن نیست. اتفاقاً، زیر این ظاهر ساده، عمق زیادی از احساس و معنا نهفته. نویسنده خیلی خوب بلده چطور با همین کلمات روزمره، توصیفات زنده و ملموسی از صحنه ها و احساسات بسازه. انگار خودت اونجا حضور داری و داری همه چی رو با چشمان خودت می بینی و با قلبت حس می کنی.

مثلاً وقتی از باغ کلبعلی حرف میزنه، از اون چراغ های قارچی شکل رنگارنگ بین درختا، از تاب آهنی که «فرنگی ها رو کیفور می کنه» و حتی از ترس کلبعلی از تاریکی که هیچ کس دلیلشو نمیدونه، جوری توصیف می کنه که کامل صحنه جلوی چشمت مجسم میشه. دیالوگ های بین شخصیت ها هم خیلی واقعی و تاثیرگذارن. انگار تکه هایی از مکالمات روزمره رو برداشته و عیناً گذاشته تو کتاب. همین باعث میشه شخصیت ها برات ملموس تر بشن و حرفاشون به دلت بشینه. این سادگی و روانی، هم خوندن کتاب رو آسون می کنه و هم باعث میشه پیام هاش عمیق تر نفوذ کنن.

آش ترخینه با یک وجب روغن، فقط یک مجموعه داستان نیست؛ یه جور آینه است که اگه خوب بهش نگاه کنیم، می تونیم تصویر خودمون یا آدم های دور و برمون رو توش ببینیم.

چرا باید آش ترخینه با یک وجب روغن را بخوانیم؟

حالا شاید بپرسی، این همه کتاب خوب هست، چرا باید برم سراغ «آش ترخینه با یک وجب روغن»؟ راستش، دلایل زیادی وجود داره که خوندن این کتاب رو بهت پیشنهاد می کنم:

  1. آشنایی با صدای تازه در ادبیات ایران: اگه دوست داری نویسنده های جدید و خوش آتیه ادبیات معاصر ایران رو کشف کنی، آیه اسماعیلی یه انتخاب عالیه. این کتاب اولین اثرش هست و نشون میده که با قلمی قوی و نگاهی عمیق طرف هستیم.
  2. غرق شدن در داستان های کوتاه پرمعنا: اگه از اون دست خواننده هایی هستی که داستان های کوتاه رو دوست داری و ازشون لذت می بری، این مجموعه با ۹ داستان جذاب و پر از معنی، حسابی سرگرمت می کنه و به فکر فرو می بره.
  3. کاوش در دنیای زنان: اگه به داستان هایی با درونمایه های اجتماعی، روانشناختی و به ویژه زنانه و فمینیستی علاقه مندی، این کتاب دقیقاً همونیه که دنبالشی. این کتاب از زنانی حرف میزنه که صدایشان را پیدا می کنند.
  4. همذات پنداری و تفکر: داستان ها اونقدر ملموس و نزدیک به واقعیت هستند که به راحتی می تونی با شخصیت هاشون همذات پنداری کنی و از خودت بپرسی: «اگه من جای اون بودم چیکار می کردم؟» این کتاب آدم رو به فکر وا می داره.
  5. روایت هایی با طعم زندگی: این کتاب بوی زندگی میده؛ هم شیرینی های کوچیکش، هم تلخی ها و سختی هاش. اگه دنبال قصه هایی هستی که واقعی باشن و لمسشون کنی، «آش ترخینه با یک وجب روغن» یه انتخاب خوبه.

در کل، این کتاب نه تنها برای علاقه مندان به ادبیات داستانی معاصر ایران جذابه، بلکه برای هر کسی که دوست داره لایه های پنهان زندگی آدم ها رو کشف کنه و با خودش و دنیا یه کمی بیشتر آشنا بشه، یه فرصت عالیه.

مشخصات نشر و اطلاعات تکمیلی کتاب

برای کسانی که دوست دارن اطلاعات دقیق تری از کتاب داشته باشن، این بخش به کارشون میاد:

مشخصه توضیح
نام کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن
نویسنده آیه اسماعیلی
ناشر چاپی نشر روزگار
سال انتشار ۱۴۰۲
تعداد صفحات ۱۰۸ صفحه
فرمت کتاب EPUB (نسخه الکترونیک)
زبان فارسی
شابک 978-622-233-277-8

این کتاب در دسته کتاب های داستان و رمان اجتماعی ایرانی و داستان کوتاه ایرانی قرار می گیره. با توجه به سال انتشارش، میشه گفت یه اثر نسبتاً تازه در بازار کتاب ایرانه.

سخن پایانی؛ آش زندگی به کامت

حالا که یه گشتی تو دنیای «آش ترخینه با یک وجب روغن» زدیم، امیدوارم تونسته باشم حس و حال این کتاب رو بهت منتقل کنم. این مجموعه داستان، فقط چند تا قصه نیست؛ یه جور دعوت به تامل و دیدن زندگی از یه زاویه جدیده. آیه اسماعیلی با قلم سادگی اما عمیقش، یه آش ترخینه پر از حرف و حس رو برامون بار گذاشته که اگه بچشیش، طعمش تا مدت ها زیر دندونت میمونه.

اگه دنبال کتابی هستی که هم سرگرمت کنه، هم به فکرت بندازه و هم با آدم های واقعی و دغدغه های ملموس زندگی آشنات کنه، «آش ترخینه با یک وجب روغن» انتخاب خیلی خوبیه. پیشنهاد می کنم خودت دست به کار شی و این آش پرملات رو مزه کنی. حتماً تجربه شخصی ات رو تو بخش نظرات برامون بنویس. مشتاقیم بدونیم تو از این کتاب چه برداشتی داشتی و کدوم یک از این زن های خاکستری، بیشتر تو رو تحت تاثیر قرار داد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن – آیه اسماعیلی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب آش ترخینه با یک وجب روغن – آیه اسماعیلی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه